بافق،سرزمین مادری

اسلام اهمیت زیادی به حکومت و رهبری جامعه می دهد و یکی از شرایط قبول رسالت پیغمبر را ، ابلاغ خلافت و ولایت و زعامت  علی علیه السلام به عنوان رهبر جامعه اسلامی، بعد از خود قرار می دهد.

در جریان جنگ احد که مسلمین شکست خورده بودند و خبر کشته شدن پیغمبر به مسلمانان رسیده بود ، گروهی از آنها دست از جنگ کشیده  بودند و از جبهه فرار کرده بودند.قرآن کریم در مورد این حادثه اینچنین می فرماید:" محمد جز پیامبری که پیش از او نیز پیامبرانی آمده اند نیست، اگر او بمبرد و یا در جنگ کشته شود شما فرار می کنیدو دیگر کار از کار گذشته است؟" (آل عمران آیه 144)

حضرت استاد علامه طباطبایی در مقاله ای با عنوان " ولایت و حکومت" از این آییه اینچنین استنباط می کنند که کشته شدن پیامبر(ص) نباید وقفه ای در کار شما ایجاد کند. شما باید فورا تحت لوای آنکس که پس از پیامبر زعیم شماست به کار خود ادامه دهید.

در حدیثی نبوی آمده است: اگر سه نفر(حداقل) با هم همسفر شدید حتما یکی از سه نفر را امیر و رئیس خود قرار دهید.

از این حدیث میتوان فهمید که از نظر رسول اکرم وجود رهبری حاکم بر جامعه تا چه اندازه مهم است.

شهرستان بافق یکی از بخشنده ترین شهرهاست که در آن مسولان دولتی به هر جا که نیاز داشته باشد از سرمایه شهرستان می بخشند حال می خواهد شهرستان  یزد باشد و خواه شهر دیگری خارج از استان، و اگر اینگونه نیست پس درآمد های معادن این شهر درکجا خرج می شود؟ این شهر دردو مسءله به ذهن متبادر می شود.

 باید بگوییم معدن در طی سالیان پس از پیروزی انقلاب ، استخراج آنچنانی  نداشته است  و بالطبع درآمدی نداشته که  بخواهد در شهرستان بافق خرج کند که حرفی باطل و بیهوده است یا اینکه در جاهای دیگر برای آبادانی این کشور خرج شده است که ما هم موافق این نظریم  ولی باز هم باید قسمتی از این درآمدها را نصیب این شهر می شد.

خاطراتی از نوروز در بافق

اداره كه خارج شدم، برف دانه دانه شروع به باريدن كرد. به پياده رو كه رسيدم زمين،‌درست و حسابي سفيد شده بود. يقه پالتويم را بالا زدم و راست دماغم را گرفتم و رفتم. هنوز خيلي از زمستان باقي بود. با خود فكر كردم كه اگر سرما همين طوري ادامه داشته باشد، تا آخر زمستان حسابم پاك پاك است.
وارد خانه كه شدم مادرم توي حياط داشت رخت ها را از روي طناب جمع مي كرد. از چندين سال پيش، هر وقت برف مي باريد، با مادر شوخي مي كردم كه:
ـ ننه،‌ "سرماي پيرزن كش" اومد!
امروز هم تا دهان باز كردم همين جمله را بگويم؛ ننه پيشدستي كرد و گفت:
ـ انگار اين سرما، سرماي عزب كشه، نيس ننه؟
در خانه ما غير از من، عزب اوقلي ديگري وجود نداشت پس ننه بعد از چند سال بالاخره متلكش را گفت! گفت و يكراست به اطاق خودم رفتم. چراغ والور را روشن كردم و از پشت شيشه، به برف چشم دوختم. از نگاه كردن برف كه خسته شدم، در عالم خيال رفتم توي نخ دخترهاي فاميل.
ـ ....زري؟ سيمين؟ عذرا؟ مهوش؟ پروين؟ .........راستي نكنه "ننه" كسي را در نظر گرفته كه اون حرفو زد؟ از دخترهاي فاميل آبي گرم نشد. باز در عالم خيال زاغ سياه دخترهاي محله را چوب زدم:
ـ"......سوسن؟ مهري؟ مرضيه؟ دختر كربلا تقي؟ دختر جم پناه؟و دختر....؟
اگر مادرم وارد اطاق نمي شد. خدا مي داند تا كي توي اين فكر و خيال ها مي ماندم. ولي ورود او رشته افكارم را پاره كرد. همانطور كه دستش را روي چراغ گرم مي كرد گفت:
ـ ببينم زينت چطوره، هان؟ دختر آقا بالاخان؟!
مي گويند دل به دل راه دارد، ولي آن روز برايم ثابت شد كه ممكن است مغز به مغز هم راه داشته باشد.
ـ پس از قرار "ننه" فهميده بود كه من دارم راجع به اينها فكر مي كنم....
گفتم ببين ننه تا حالا من هيچي نگفتم،‌ولي از حالا هر چي خواستي بكن..... ولي بالا غيرتاً منو تو هچل نندازي ها؟
گفت:
ـ هچل كجا بود ننه....يعني من كه توي اين محله گيس هامو سفيد كرده ام دخترهاي محله رو نمي شناسم؟دختر آقا بالاخان جون ميده واسه تو. هر وقت تو كوچه مي بينمش خيال مي كنم دستهاش تو دست توئه. اصلاً واسه همديگه ساخته شدين!
ـ من حرفي ندارم، ولي بابش چي؟ اقا بالاخان دخترشو به آدم كارمند يه لا قبايي مثل من ميده؟
ـ‌چرا نده ننه؟ ...دختر آقا بالاخان ديگه، دختر اتول خان رشتي كه نيست!

تعاریف گوناگونی برای نخبه وجود دارد. اما شاید به یکی از چیزهای قانونی که بتوان استناد کرد سازمان ملی نخبگان است ولی آمار این سازمان ، آمار دقیق و درستی نیست چون یک نوع دیگر نخبگان، نخبگان محلی هستند که در تعاریف برخی مسولین جدیدا باب شده است و منظور از آنها نخبگانی است که دارای استعداد فراوان در زمینه های خاص هستند اما بنا به دلایلی از جمله نبود امکانات یا نداشتن شرایط و محیط فرصت بروز امکانات را نداشته اند و جزو آمار سازمان ملی نخبگان نیستند . شاید شما خواننده عزیز هم جزو آن دسته از نخبگان هستید که دارای نبوغ فوق العاده و برتر از افراد دیگر در زمینه ای خاص باشید که در سازمان ملی نخبگان هیچ اسمی ازشما نباشد .

پول هیچکاره است

پول به تنهایی نه خوب است نه بد . نحوه استفاده از آن نقش پول را مشخص می کند. پول بایستی در جایی که نیاز به آن است استفاده شود تا فایده داشته باشد.

یعنی هم برای خود شما وهم سایرین سودمند باشد.مصرف پول در جهت تحصیل علم،

معالجه و یا برای کسی که نیاز مالی دارد، عاقلانه است و هیچ گونه لزومی ندارد که شما در این گونه موارد خسیس باشید. تنها چیزی که لازم است این است که از خود سوال کنید آیا پول برای شما ویا سایرین مفید خرج می شود یا خیر؟

با توجه به این مطالب حتی دیناری از پولتان را به هدر ندهید پول را با بلاهت خرج نکنید ،مثلا چیزی را که لازم ندارید هرگز خریداری نکنید.

مردم فقط به فكر محافظت از فرزند خود هستند. اين به تنهایی كافي نيست. بايد به كودك آموخت كه وقتي انسان بالغي مي شود از خود حفاظت كند. ضربه هاي سرنوشت را تحمل نمايد و فريب ثروت يا فقر را نخورد و اگر لازم شد، در يخهاي ايسلند يا صخره هاي سوزان مالت زندگي كند.

براي جلوگيري از مرگ، او هر چه هم احتياط كند سرانجام روزي بايد بميرد. حال كه با مراقبتهايتان نمي توانيد مانع مرگ او شويد پس اين مراقبتها چه مفهومي دارد؟ بيش از آنچه در راه جلوگيري از مرگ او بكوشيد بايد هنر زندگي کردن را به او بياموزيد .ژان ژاك روسو

امروزه به دلیل ایجاد تغییرات پیچیده و وسیع فرهنگی - اجتماعی در شیوه های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل و مشکلات زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر نموده است.

آمریکا چند صباحی است که بحث مذاکره با ایران را پیش کشیده است تا بتواند به عنوان یک چهره ای که خواهان صلح و دوستی است خود را در افکار عمومی دنیا جلوه دهد.اما از طرفی با اعمال فشارها بر دولتهای حامی ایران و نیز تحریم ها علیه ایران روی دیگر خود را نشان میدهد.این سیاست هویج و چماق را آمریکایی ها برای پیشبرد اهداف خود در برابر کشورهای آزادی خواه اجرا میکنند تا بتوانند به اهداف شوم خود برسند.

مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در جمع کارکنان و فرماندهان نیروهای هوایی به مطالبی اشاره کرده اند که ماهیت این رفتارها را به خوبی نشان میدهد.

ایشان در بیانات خود در جمع فرماندهان نیروهای هوایی بیان کردند...